برنز (Burns) و استاکر (Stalker) ساختارها را در یک طیف از مکانیستیک تا ارگانیک طبقه بندی کرده اند، که هر کدام وِیژگیهای خاصی دارند که در ادامه طرح شرح داده‌ام. هر چند اصولاً قانون کلی و جهان شمولی نداریم (و این بخشی از تئوری اقتضاء است) اما من شخصاً سازمانهای ارگانیک را پیشرو و موفق می دانم. حالا شما ببینید بیشتر به کدام یک نزدیک هستید :
به نظر شما کار یک مدیر سازمان با یک مکانیک خودرو تشابه دارد؟
مشخصات ساختارهای مکانیستیک
- اختیار و فرماندهی کاملاً مشخص و رعایت سلسله مراتب اداری ضروری است.
- نظام ارتباطات عمومی (از بالا به پایین) و متمرکز است.
- نظام گزارش دهی از سطوح پایین به سطوح بالا و نظام گزارش گیری از بالا به پایین است.
- تقسیم کار جزئی، مشخص و شفاف است.
- رویه های رسمی و از پیش تعیین شده وجود دارد.
- میزان رسمیت و مستندات بالا است.
- حیطه نظارت محدود است.
- اهداف کاملاً مشخص و فاقد انعطاف پذیری است.
- تصمیمات به صورت عقلایی، رسم و عموماً توسط سطوح بالای سازمان اتخاذ می شود.
- من به اختصار این سازمانها را سازمانی ماشینی و خشک می نامم.
مشخصات ساختاریهای ارگانیک
- تعداد لایه های سازمان کم است.
- نظام ارتباطات افقی و چهره به چهره است.
- تقسیم کار کلی و منعطف است.
- میزان رسمیت اندک است.
- شرح شغل دارای انعطاف است.
- مهارت کارکنان بالا و انجام کارها نیازمند خلاقیت و نوآوری است.
- حیطه نظارت وسیع و افراد دارای اختیار هستند.
